سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : یکشنبه 92/10/1 | 12:0 صبح | نویسنده : حمید خسروی

خدمت استاد ارجمند جناب آقای رجبی:

 

 

در مدیریت فرهنگی، تمامی وظایف سازمانی مدیریت، شامل برنامه‌ریزی، سازمان‌دهی، تصمیم گیری، هدایت، هماهنگی، نظارت و کنترل در قلمرو فعالیت‌های فرهنگی صورت می‌گیرد.

از لحاظ علمی، مدیریت فرهنگی دانشی میان رشته ای است. یک مدیر فرهنگی هم باید با اصول علم مدیریت آشنا باشد و هم درک عمیقی از حوزه فرهنگ و فعالیت های فرهنگی داشته باشد.

 

مدیریت فرهنگی مدبرانه و علمی در رشد و توسعه فرهنگی هر جامعه، تاثیر بسزایی دارد. اگر چنین مدیریت فرهنگی در جامعه وجود نداشته باشد یا سازمان های فرهنگی با مدیران ضعیف، ناآگاه و بی‌تدبیر روبه‌رو باشند نمی توان انتظار شکوفایی و پیشرفت فرهنگی را داشت.

فعالیت های فرهنگی در سازمان های فرهنگی در صورت موفقیت آمیز خواهند بود که نقش ها و وظایف نیروهای فرهنگی شرکت کننده در آن مشخص باشد، ضمن داشتن جذابیت های فراوان با ذوق و سلیقه مخاطبین متناسب باشد، با ارزش ها و معیارهای دینی، ملی و فرهنگی جامعه مورد نظر همخوانی داشته باشد، حداکثر پیام فرهنگی را به بیشترین میزان مخاطب و با کمترین هزینه برساند و در نهایت بتواند مشارکت بالای مخاطبان را فراهم کند.

مدیریت در سازمانهای صنعتی

 آموزش یکی از وجوه به هم پیوسته خدمات سازمان مدیریت صنعتی است و حدود پنج دهه است که سازمان با هدف تقویت دانش نظری، توسعه بینش سیستمی و راهبردی و ارتقاء مهارتهای کاربردی مدیریت، دوره های آموزشی متمایز خود را ارائه می نماید.

  مرکز آموزش سازمان، با شناسایی نیازهای آموزشی مؤسسات و شرکتها و با بهره گیری از توان علمی و عملی شبکه ای از استادان و مشاوران متخصص و مجرب داخل و خارج از کشور، دوره های متنوع آموزشی را برای سطوح مختلف مدیران ارشد، مدیران میانی، کارشناسان و سرپرستان با گرایشهای مختلف طراحی و اجرا می نماید. ارائه دانش و مفاهیم روز، با تأکید بر جنبه های کاربردی و استفاده از شیوه های نوین تدریس از ویژگیهای بارز آموزش دراین سازمان است. در برنامه های آموزشی از روشهای تعاملی از جمله استفاده از قضایای آموزشی (Case Method)

کارهای گروهی، کارگاههای آموزشی و همچنین ابزارهای چند رسانه ای استفاده می شود.

    بعلاوه دوره های کارشناسی ارشد نیز مطابق با ضوابط آموزش عالی اجرا می شود که علاقمندان به شرکت در آن از طریق آزمون سراسری پذیرفته می شوند.

تفاوتها:

لزوم درک صحیح و تشریح تفاوت های مدیریت رسانه و صنعت امری است ضروری، چرا که سازمان های رسانه ای در حال رشد و دگرگونی هستند و واقعیت اینست که دیگر مالکان نمی توانند به سبک صنعتی اداره آنها را به عهده داشته باشند در نتیجه لزوم تدوین و ارائه نظراتی متناسب با حوزه کار رسانه تحت عنوان، مدیرت رسانه می تواند برطرف کننده این نیاز باشد. البته این حرفه برگرفته و وام دار مدیریت صنعتی است و هنوز نظریه پردازان علم مدیریت نتوانسته اند اصول و قواعد انحصاری این حوزه اجتماعی را احصا و تدوین کنندو از آن سو مدیران هم در اثر این خلاء تئوریک و عدم ساز وکار های کافی متاثر از فضای حاکم در صنعت تصمیمات و اقدامات خود را بر اساس قواعد حاکم در علم مدیریت صنعتی می گیرند و با این مقوله عظیم و کلیدی اجتماعی به همان گونه معامله می نمایند. ذکر این نکته لازم است که ما در پی رد صد درصدی ارتباط بین این دو حوزه نیستیم چرا که به فراخور شباهتها ی بنیادین در این دو حوزه سازو کارها نیز تا حدودی یکسانند. به نظر می رسد می توان با ارائه تقسیم بندی جدید در این حوزه تبیین بهتری از موضوع ارائه داد. طبق این تقسیم رسانه ها را از این سه منظر تقسیم می کنیم. ا- ماهیت 2- فرایند تولید و کارکرد 3 - محصولات * این دو سازمان از حیث ماهیت تفاوتهای عمده ای با یکدیگر دارند به این ترتیب که حوزه کار و فعالیت رسانه ها شئون اجتماعی، فرهنگی و معنایی زندگی بشر است، در حالی که مدیریت رسانه عهده دار موضوعاتی محدودتر و منحصر در جنبه مادی حیات بشر بوده که خود برای بقا و ارتقاء خود مدیون رسانه ها می باشد. حوزه عمل رسانه ها افکار و فرهنگ جامعه و ابزار آن هنر و پشتوانه فکری نخبگان جوامع و محصول آن تغییرباور و انگیزه و به تبع تاثیر بررفتار انسانها است، در حالی که مدیریت صنعتی تولیدش افزایش سرمایه و برطرف کردن یکی از نیاز های مشخص شده در هرم نیاز های مازلو است. ایجاد جاذبه بیشتر و پوشش جمعیتی، در ارائه اخبار یکی از تفاوت ها و ویژگی های سازمان های رسانه ای در قیاس با دیگر سازمان ها است. تاثیر مثبت و منفی رسانه ها بسیار بارز و نمایان است به گونه ای که می توان در زمان اندکی تغییر نگرش 180 در جه ای در رفتار مخاطب ایجاد کرد و این در حالی است که هیچ گاه سازمان های صنعتی چنین کارکردی ندراند و حتی برای تبلیغ محصولات خود به رسانه های جمعی پناه می آورند. در سالهای اخیر بسیاری از فرایند تولید در سازمان های صنعتی بر عهده وسایل و تجهزات تمام اتوماتیک گذاشته شده است در حالی که در سازمان های رسانه ای از مرحله ایده تا تولید رسانه ای و خبری، تکوین فرایند متکی بر نیروی متخصص و با ذوق است و بر همین اساس حساسیت امر تولید رسانه ای و مدیریت سازمان های رسانه ای مشکل تر است. همینطور می توان به این نکته اشاره کرد که فرایند تولید در سازمان های رسانه ای متکی بر نیاز، علاقه و بازخورد پیام است به گونه ای که این نظرات و انتظارات مخاطبان است که فرآیند تولید را جهت می دهد. سبک رهبری مناسب برای مدیران رسانه ، روشی است که بتوانند تعادلی میان اهداف اقتصادی و بایسته های اجتماعی سیاسی فراهم کنند.در بخش تولیدات رسانه ای هم ذکر چند نکته تکمیلی مناسب است. برای تولید یک اثر فاخر در سازمان رسانه ای تا مرحله آخر فرایند تولید کنترل و نظارت و ارتقاء ابداء و تغییر،شایسته است و این در حالی است که در سازمان های صنعتی فرایند ، ایده و ذوق و هنر و تغییر تا آخرین مرحله تولید یک کالا جایگاه جدی ندارد. حق مالکیت به معنای تام آن در مورد محصولات رسانه ای قابل اجرا نیست چرا که به محض انتشار یک محصول، ریسمان مالکیت گسسته می شود و در طول زمان ومکان حرکت می کند




  • یک لالوند
  • استاندارد
  • پرشین بلاگ